آیت الله لطفیان قمی ملقب به سرگزی سیستانی - از مکتب امام(ره) آموخته بود که خود را بدهکار انقلاب میدانست، نه طلبکار؛ برخی دائماً میگویند که انقلاب برای ما چه کرده است؛ ایکاش در کنار مطالباتی که از انقلاب پیش میآید، انقلاب هم یک متولی پیدا کند که مطالباتش را مطرح کند. .فریدون الهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان، -----هر خونی که ریخته میشود، درخت انقلاب را تنومندتر ساخته و وحدت و انسجام داخلی را تقویت میکند. ----استانداری اصفهان، عباس رضایی . نبود آموزش مهارتهای زندگی، ضعف بزرگ نظام آموزشی است --------قدرت مردم ایران متصل به قدرتی الهی است---مقاله مشکلات اقتصادی مؤمن را از دین فراری نمیکند -اختلاف تقلید میت با تقلید متولیان امر او در حج نیابتی -آیت الله لطفیان ملقب به سرگزی سیستانی فارغ از هر رنگ و جناحی منافع ملی را در نظر داشت و حامی و مدافعی سرسخت برای کل ملت ایران و آزادگان جهان بود. . در این دوران پیامبر(ص) و دیگر اصحاب ایشان وضعیت معیشتی بسیار سختی داشتند و حتی خود ایشان گاهی سه روز غذا نمیخوردند، اما حاضر نبودند که از دین خدا فرار کنند و محصول ایمان پیامبر(ص) این بود که فرمانبردارترین افراد نسبت به خداوند بود. معاد است که به معنای بازگشتگاه است. آنهایی که در دنیا اهل ایمان و عمل صالح بوده و در هر دورهای مطیع انبیا الهی بودند، که مردمان بعد از پیامبر اسلام(ص) علاوه بر اطاعت از رسول خدا(ص)، مطیع ائمه طاهرین(ع) نیز بودند، طبق آیات قرآن، بازگشت اینها به خداوند است؛ یعنی بازگشت اینها به رحمت، مغفرت، رضوان و شفاعت است. اما کسانی که تمام دوره عمرشان اهل هوی و هوس و گناه بودند، با نبوت و امامت و توحید و حلال و حرام خدا مخالف بودند که مخالفت آنها نیز ضرری برای خدا و عالم نداشت و هرچه ضرر داشت، طبق قرآن به پرونده خودشان زد و برای خودشان ثبت شد، بازگشت اینها به دوزخ است. برای آنها خبری از مغفرت، رحمت و شفاعت نیز نخواهد بود. در مورد این دو طایفه، یک آیه از سوره مبارکه بقره و یک آیه نیز از سوره مبارکه زمر وجود دارد که به آیه سوره بقره میپردازم. خداوند در این آیه میفرماید: آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ؛ پيامبر (خدا) بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند (و گفتند:) (ميان هيچ يك از فرستادگانش فرق نمى گذاريم) و گفتند: (شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را (خواستاريم) و فرجام به سوى تو است.)». در حقیقت این آیه وضع مؤمنان در دنیا را نیز بیان میکند که در ابتدای آن حکایت از ایمان رسول خدا(ص) به خداوند دارد. پیامبر(ص) در اوج و قله ایمان به خدا قرار داشت و بر اثر این ایمان، امیر المومنین(ع) فرمود ایشان نسبت به خداوند از همه مطیعتر بود که این مطیع بودن، محصول ایمان پیامبر(ص) است. در اوج سختیها و مشکلات و در نبود یک اقتصاد پاسخگو که برخی از متدینان مورد تأیید پیامبر(ص) با یک پیراهن، روی یک سکو، کنار یک مسجد زندگی میکردند به ایشان ایمان داشتند و جالب است که این اصحاب که خیلی لباس و غذا هم نداشتند، نسبت به خدا و پیامبر ثابت قدم بودند. اینها میتوانستند به مکه فرار کنند که به وضعیت بهتری برسند، چون قریش در مکه وضع مالی خوبی داشتند و قریش اهل تجارت بودند. از ایران و شام جنس میخریدند و در مکه بازاری داشتند و خوب هم میفروختند که یک منبع درآمد آنها بود. یک منبع نیز از تولیت کعبه بود که ۳۶۰ بت در خانه کعبه روی هم چیده بودند و هر بتی برای هر قبیلهای بود و هر قبیله سالی یکبار برای دیدن بتها میآمدند و پول و طلا و نقره را برای نذری میآوردند که همه را کنار کعبه میگذاشتند. دیگرانی هم که دور پیامبر(ص) بودند، کارگری میکردند و خرید و فروش ضعیفی داشتند و به آن معنا کسی که پولدار باشد دور و اطراف پیامبر(ص) نبود. در حقیقت محصول ایمان پیامبر(ص)، اطاعتش از خدا بود که امیرالمؤمنین(ع) فرمود مطیعترین مردم به خداوند بود. در این مشکلات، خود پیامبر(ع) نیز در مدینه در مضیقه زندگی میکرد.
کتابی داریم به نام مجموعه ورام که آن را یکی از بزرگان شیعه نوشته است و کتابش نیز بسیار متین است. میگوید که بلال اذان گفت، صف نماز بسته شد، در خانه پیامبر(ص) نیز در مسجد باز میشد. تمام جمعیت منتظر پیامبر(ص) بودند و ایشان قدری دیر کرد. مردم گفتند که چند دقیقه دیگر پیامبر(ص) میآید و احتمالاتی دادند. بالاخره دیدند که این مدت بیشتر شد. امیرالمؤمنین(ع) نیز نبود. به ابودرداء گفتند که تو آشنا هستی، در خانه را بزن و ببین آیا میآید یا خیر. او وقتی به خانه پیامبر(ص) رفت، در را برایش باز کردند. اجازه گرفت و وارد شد و دید که پیامبر(ص) نشسته است. گفت آیا به نماز نمیآیید؟ فرمودند خیر. سؤال کرد چرا؟ فرمود سه شبانه روز است، چیزی گیرم نیامده تا بخورم و میخواهم نمازم را به دلیل ضعف، نشسته بخوانم. یک عده از مردم نیز این وضع را داشتند، اما از خدا و دین فرار نکردند. زمان ما برخیها از عالم و دین و مسجد فرار کردند که همه ما نیز اینها را میشناسیم. یک بار به یکی از همینها گفتم که تو ماه رمضان و ماه محرم و صفر در این مسجد دعا میخواندی و بعد از منبر واعظ، ذکر مصیبت میکردی. چه شد که محاسن را تراشیدی و کراوات زدی؟ گفت از این مسجد و و روضه، چیزی گیرمان نیامد و به این طرف زدیم و الآن خوب است. خب الآن خوب است، اما بعد از مردن، تا ابد باید اسیر بود. بنابراین نمیتوان تا همیشه فراری بود. در دعای کمیل است که فرمود از دست خدا کسی نمیتواند فرار کند. در اوضاع مدینه که پیامبر(ص) فقط آب خالی دستش میآمد، یک نفر خدمت ایشان رسید. به ایشان گفت که هزار نفر نیروی غرق اسلحه را برای شما میآورم. مشکلات اقتصادی را نیز حل میکنم. این تعداد جنگجو هستند و اگر دوباره کسی خواست حمله کند، با لشکرم ریشه اینها را از بین میبرم، اما شرط مسلمان شدنم این است که یک قول به من بدهید. من سند و نوشته و کاغذ هم نمیخواهم، بلکه یک قول میخواهم و آن هم اینکه بعد از خودت من جانشین تو باشم. اما رسول خدا(ص) فرمود که تعیین جانشین بعد از من، فقط و فقط با خداوند است و چنین قولی را نمیتوانم بدهم. بنابراین ایمان رسول خدا(ص) اینچنین بود که افراد اطراف ایشان نیز با این وضعیت سخت اقتصادی به ایشان ایمان داشتند.
محمدکاظم محمدزاده مشهدی شاگرد شهید آیت الله میرزا علی لطفیان قمی متخلص به سرگزی
آیت الله لطفیان سرگزی مدیر مرکز علوم اسلامی و مطالعات فرهنگی و عضو شورای علمی آستان قدس
مقبره آیت الله شهید میرزا حسینا لطفیان سرگزی جنب آرامگاه اثیب یمانی (صافی صفا)نجف اشرف
ص ,پیامبر ,یک ,نیز ,خدا ,ایمان ,پیامبر ص ,بود که ,به خداوند ,داشتند و ,بعد از ,محصول ایمان پیامبر ,ایشان ایمان داشتند ,بدهکار انقلاب میدانست،
درباره این سایت